داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی.

ساخت وبلاگ
 روشن کردم یهو مسیج اومد برام. تو بودی. تو بودی که عکس عروسیتو برام فرستاده بودی. اون رژ صورتی ارایشگاه و به لبات زدن که به لبای کمتر کسی میزنن. اما ب داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی....
ما را در سایت داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pardarshab بازدید : 127 تاريخ : سه شنبه 20 شهريور 1397 ساعت: 17:50

نه ادم مذهبی هستم. نه ادم روزه بگیری و نه حتی پزشک ِ تغذیه ام اجازه میدهد از این لاغرتر شوم. اما امروز را روزه گرفته‌ام. حدود ۱۲ روز دیگر امتحانات پای داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی....
ما را در سایت داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pardarshab بازدید : 131 تاريخ : سه شنبه 20 شهريور 1397 ساعت: 17:50

دیروز بعدازظهر بود که بشقابی سفید و نارنجی را لبه کانتر گذاشته بودم و خُب به این دلیل که خیلی لبه بود افتاد، شکست و پودر شد. میگویم پودر، شما پودرترین داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی....
ما را در سایت داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pardarshab بازدید : 122 تاريخ : سه شنبه 20 شهريور 1397 ساعت: 17:50

اره از ناکجااباد پیداتون بشه و حرفای مرموز بزنید. اره لاس زنی رو به حدّ اعلاش برسونید. اره خودتونو بشناسونید بهمون.

اما..

میخوام عقب بکشم و بگم: خیلیخب. اره. اینا نقطه ضعفای من بودن. درست فهمیدین. اینایی که کردین توش و درنمیارین همه خواسته های یه بیست و دوساله در زندگی بود. درست فهمیدین و درست بردین توش.  حالا مال شما. برین باهاش لاس بزنین و حال کنین. من دیگه بُریدم. من دیگه همشو میدم شما. من دیگه از جنگ و جدال خسته‌م.  مال شما .

+حرصی که پُر شد از ملالت.

داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی....
ما را در سایت داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pardarshab بازدید : 143 تاريخ : سه شنبه 20 شهريور 1397 ساعت: 17:50

با شنیدن صدا و دیدن روزمره‌هایش، فکرم از آخر به این منتهی می‌شود که چرا پرنده نبودم در این هیهات من الذله؟ که اگر جسم نحیفم بادکنک‌ها را در خود ادغام داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی....
ما را در سایت داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pardarshab بازدید : 174 تاريخ : سه شنبه 20 شهريور 1397 ساعت: 17:50

تیغ‌های فرو رفته در گلوم دارند از کیلو به تُن تغییر وزن می‌دهند و هم‌چنان اشکی نیست که بریزد، بغضی نیست که بشکند. تنها گلویم شبانه تیغ‌هایش را بیشتر می‌کند و زندگی‌اش را هم‌چنان ادامه میدهد. 

من زیر سقف این خانه‌ی شصت متری، من تَه این کوچه‌ی بن بست، من زیر آسمانی که از دیدنم توسط خدایش شک دارم؛ دارم قطره میشوم در زمین.همان قطره‌ای که بعدش حتی رطوبتی برای یادآوری ندارد.

داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی....
ما را در سایت داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pardarshab بازدید : 120 تاريخ : سه شنبه 20 شهريور 1397 ساعت: 17:50

میخوام بنویسم. اما حتی نمیدونم باید بنویسم یا نه؟ اصن چی بنویسم؟ ازچی؟ از کجا؟ چطور؟ فقط میدونم دلم میخواد یچیزی بگم. یچیزی صِرفِ اینکه خالی شم. صرف ا داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی....
ما را در سایت داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pardarshab بازدید : 97 تاريخ : سه شنبه 20 شهريور 1397 ساعت: 17:50

دارم به این فکر می کنم که چرا آرزوهایم تحقق پیدا نمیکنند. از اخر فهمیدم من هیچوقت تولد، کیک تولد، شمع کیک تولد نداشته‌ام. وقتی تولدی نداشته باشی، کیکی داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی....
ما را در سایت داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pardarshab بازدید : 142 تاريخ : سه شنبه 20 شهريور 1397 ساعت: 17:50